سلام
شعر دلنشيني بود ... اي کاش قدر گنجينه تمام نشدني خاطرات جنگ رو بدونيم...
شما ديگه چرا آپ نمي کنيد؟
درس؟
کار؟
زندگي؟
هيچ بهونه اي قبول نيست ها!
سلام عليکم....
خيلي دستتون درد نکنه که نظر دادين!
داشتم از بي نظري مي پلاسيدم...
جواب نظرتون رو هم دادم بفرماييد ببينيد...
راستي وبلاگتون دير بالا مياد لطفا يکم آرشيو کنيد... نمي دونم!
اما مطلباتون قشنگه...
ممنون.
بخوان بار دگر جانم ابالفضلکه من در دست توفانم ابالفضل بياور جرعه هاي کربلاييکه من آتش به دامانم ابالفضل
سودابه اميني
بسيار زيبا...
موفق باشيد